۱۳۹۵ شهریور ۱۵, دوشنبه

علی عبدلی در زمره ایران شناسان بزرگ

اسماعیل بخشی زاده
هر که ناموخته است ز دست روزگار
هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار / (حکیم فردوسی)
مردم کشوری که تاریخ می¬دانند کودکانشان مانند بزرگانشان هستند مردم کشوری که تاریخ نمی ¬دانند بزرگانشان مانند کودکان¬اند. «ارنست رونان»
معرفی و تجلیل از اساتید و بزرگان هر ملیت و قوم به معنی هویت و آینه آن قوم است، پیرو هر مکتب که باشیم باید به نویسندگان، مورخان، شاعران و مردان ملی احترام بگذاریم، از آنان تجلیل کنیم و برایشان یادبود و بزرگداشت فرهنگی مهیا کرده و به هم وطنان معرفی نمائیم.
چون هر کسی می¬تواند تاریخ بسازد و در تاریخ باشد ولی هر کسی نمی¬تواند تاریخ بنویسد و تنها یک مورخ و یک مرد بزرگ است که می¬تواند تاریخ را نوشته و به آیندگان منتقل نماید.

دوستان از من حقیر خواسته¬اند در مورد ابرمرد تاریخ تالش (دکتر علی عبدلی) و تالش شناس ملی خود مطالبی بنویسم و تجلیل نمایم، حقیر به عنوان عضو کوچکی از جامعه تالش با ترس و اضطراب سخنانم را با ماجرای اسارت حضرت یوسف پیامبر شروع می¬کنم، وقتی که حضرت یوسف پیامبر (ع) را می¬خواستند بفروشند بازرگانان و بزرگان در خرید یوسف پیش قدم شده و با کیسه¬های اشرفی و طلا از همدیگر پیشی می¬گرفتند. در این میان پیرزنی تنها با مختصر پس¬اندازش لنگ لنگان و افتان و خیزان خود را به بازار برده¬فروشان رسانیده و عاشقانه فریاد برآورده که خریدار یوسف است. بزرگی این مادر پیر و دلسوخته را در میان گل و لای با چشمانی گریان و عاشق دید، گفت میدانی یوسف خریداران بسیاری دارد که با سکه¬های بسیار از همدیگر سبقت می¬گیرند، مادر خود را عذاب مده که یوسف هرگز به تو نمی¬رسد، پیرزن گفت ای مرد بزرگ من میدانم که خریدار یوسف (ع) نمی¬توانم باشم، فقط افتان و خیزان آمده¬ام تا در این جمع حضور یافته و بگویم من هم از جمله خریداران هستم، این ماجرا را نقل کردم که به دوستان تالش زبان اهل قلم و بزرگان فن و سخن بگویم تا شما هستید و می¬توانید از یک پژوهشگر بزرگ و معلم تاریخ سخن بگویید و تجلیل کنید و خاطرات بسیاری از این پیشکسوت تالش شناس می¬توانید ارائه دهید حقیر از نوشتن مطلب قاصر و عاجزم و دستانم می¬لرزند و سخنم کوتاه است. افتان و خیزان قلم رامیان شصت انگشتان جابجا می¬کنم و فقط می¬خواهم ثابت کنم که من هم دانش¬آموزی از مکتب پژوهشگر فعال تالش شناس چون دکتر علی عبدلی که نیمی از عمر و بیشتر از نیمی از عمر خود را وقف فرهنگ و تاریخ قوم تالش کرده اسم مقدس او بر ردیف برجسته¬ترین ایران شناس ایرج افشار قرار گرفته و چهره ماندگاری است که نام او در فرهنگ-نامه¬های اقوام ثبت شده است. امروزه شاید خیلی از دوستان و پژوهشگران به آسانی درباره تمدن تالش تحقیق می¬کنند و مقالات و نوشته¬هایی ناگفته از این قوم و تیره کهن باستانی را بازگو می¬کنند، نگارنده به جرأت یادآوری میکنم که دکتر علی عبدلی اولین کسی است که در این مسیر گام برداشته و این قوم ناشناخته را به اهل قلم و مردم شناساند و حتی به فرزندان تالش شناسانیده است. قبل از دکتر عبدلی خیلی از دانش¬جویان و مردم شناسان اگر می¬خواستند از هویت کیستی و چیستی این کهن قوم اطلاع پیدا کند باید از منابع نویسندگان و پژوهشگران بیگانه سند گرفته و استناد نمایند و ریشه هویت کیستی و چیستی سرزمین خویش را از کتب پژوهشگران بیگانه گدایی کنند که گاهاً در بعضی از موارد اشتباهاتی هم وجود داشت که بدون تصحیح، آن اشتباهات مکرراً تکرار می¬شد و در تاریخ اقوام به عنوان منابع مورد استفاده آیندگان بود، برای مثال محقق لهستانی الاصل خود زکو قوم تالش را به ترکان چنگیزی نسبت داده و ریشه تالش-ها را در ترک¬ها ختم کرده و خیلی راحت در بعضی از کتابهای پژوهشگران معاصر این نوشته غلط تکرار شده در حالیکه قوم تالش یکی از اقوام باستانی، حتی کهن¬ترین ملت خلق شده در گیلان است و هیچ اشتراکی با اقوام ترکی نداشته¬اند فقط اسم فرزند یکی از امیران مغول امیر چوپان تالش بوده است. گفتنیها و اشتباهات سهوی دیگری هم هست که مورد بحث نیست. در این برهه از زمان و جهت روشن شدن اذهان دکتر علی عبدلی در عرصه قلم¬زنی و پژوهشگری به میدان آمده و صادقانه در زمینه تالش¬شناسی چندین اثر ارزنده برای علاقه¬مندان و آیندگان به یادگار می¬گذارد. نگارنده برای تحقیق کتاب سیری در زندگی تالش¬ها از آثار این محقق و پژوهشگر «تاریخ کادوسیان، تالش¬ها کیستند و مشاهیر تالش» استفاده برده و در کتاب یادشده از دکتر علی عبدلی بعنوان اولین آموزگار یاد کرده¬ام و قلم زنی در عرصه قوم تالش را مدیون این مرد زحمتکش و خستگی¬ناپذیر دانسته¬ام. در آخر جملاتم به عنوان یکی از دانش¬آموزان مکتب دکتر علی عبدلی که بنده را مورد لطف خویش قرار داده و با سری خوانی کتاب سیری در زندگی تالش¬ها مقدمه¬ای در کتاب فوق نوشته¬اند و نگارنده را مورد لطف و از راهنمایی دکتر عبدلی بهره¬مند گشته¬ام که نهایت قدردانی را از وی داشته و به او دست مریزاد می¬گویم.
انشاالله سربلند باشند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر