رستم جهانگشا
پرانتز را دوباره میبندیم و به دکتر علی عبدلی میپردازیم. دکتر علی عبدلی که دکترای افتخاریش را هم از کشور دیگری دریافت کرده؛ از اولین پژوهشگران منطقه تالش است. تالش شناسی با عبدلی بود که متولد شد. خیلی ها حرف زدند و تلاش کردند اما این علی عبدلی بود که کتاب منتشر کرد، روش تحقیق اختصاصی خودش را پیاده کرد و راهی دراز پیمود تا بشود دکتر علی عبدلی.
دوستان، دوستانی که تالش را دوست دارید عبدلی را نکوبید. عبدلی هنوز که هنوز است جا دارد تا اشتباهات حتا بزرگ مرتکب شود. خدمات او آنقدر زیاد بوده که بشود خیلی راحت از لغرش هایش چشم پوشید. عبدلی را به حاشیه نبرید اجازه دهید سرش گرم مطالعاتش باشد. بنویسد، پاک کند به مسافرت تحقیقاتی با هزینه ی شخصی اش برود. به حاشیه بردن عبدلی ضربه ی بزرگی به فرهنگ است. امروزه روز هیچ کسی در تالش، از تالش، برای تالش، نمی تواند کتابی بنویسد و ادعا کند عبدلی در نوشتن کتاب نقشی نداشته است. پس حرمت این جایگاه را خواهشن حفظ کنید.
حالا وقت استراحت دکتر علی عبدلی ست. او می تواند به پاس خدماتش مابقی عمر پربارش را به استراحت، سفر و تفریح بگذراند. می دانم این حرف خواب و رویاست و می دانم این رویا خوابی به اندازه ی تفاوت جهان سومی ها با اولی ها لازم دارد. حالا که این کار از دست مان بر نمی آید لااقل حرمت استاد را نشکنید. حیف است به خدا چنین شخصی را وارد حاشیه کنیم. من هم مثل شما در این کشور زندگی می کنم می دانم تحقیق آن هم در باب موضوع هایی که اقبال عمومی پشتوانه شان نیست چه مشقت هایی دارد از چه موهبت هایی باید چشم پوشید و نوشت. درک می کنم رنجی که عبدلی کشیده است را. این رنج او را در دیدگاه من به اوج می برد. زمانی که شروع به تحقیق درباره ی تالش کرد، که حتا علت تحقیق درباره اش برای بسیاری خنده دار بود. در کنج کتاب فروشی محقرش عمری نوشت و راه بسیار پردست اندازی را هموار نمود. راهی که امروز هر تالش شناسی مجبور به عبور از آن است. و هیچ فردی نمی تواند سازنده ی راه را به هیچ انگارد.
حالا وقتش است که عبدلی را بزرگ بداریم. مگر چه کرده ایم برای این مرد دانشمند که امروز می خواهیم نادیده اش بگیریم. کدام خیابان به نام اوست، کدام کوچه را به نامش کرده ایم، کدام خانه را هدیه اش داده ایم، کدام سفر خارجی او را فرستاده ایم، کدام همایش، جشن، بزرگ داشت برای این مرد برگزار کرده ایم که وجدان مان راحت باشد. راحت از این که عیب ندارد ما که وظیفه مان را انجام دادیم او بود که به راه دیگری رفت.
عبدلی حق دارد دلخور باشد. کاری که آغاز کرد را در حد توان و بضاعتش به بهترین شیوه ی ممکن به انجام رسانده است. او حق دارد گلایه کند، قهر کند، انتقاد کند. جایگاه بلندی که عبدلی در آن ایستاده است این مجال را به او می دهد. نباید به آزارش بنشینیم. باید حرف هایش را شنید. باید به موی سپید و تحقیقاتش احترام گذاشت. نه این که او را رنجاند. دوستان عزیز! دیوار تحقیق بسیار کوتاه است. این دیوار به تلنگری در این کشور فرو می ریزد. پاسدار این دیوار ضعیف باشید تا معماران و مهندسان فرهنگ به مرور مقاومتش را بالا برند. ناخواسته کمر به ویرانی این دیوار نبندید
تمام دیدارهایم با دکتر علی عبدلی به دو
همایش برمیگردد. بار اول به واسطهی یک دوست در حد چند دقیقه با دکتر علی
عبدلی به صحبت پرداختیم. بار دوم اما فقط دورادور دیدمش؛ فکر نکنم مرا
شناخت من هم مزاحمش نشدم.
جملات بالا را داشته باشید تا پرانتزی باز کنم.
خاطرم نیست در یکی از شماره های مجله تالش بود یا مجلهای دیگر که مصاحبهی نویسندهای فرانسوی که در ایران اقامت داشت چاپ شده بود. از او پرسیده بودند با چه بودجهای وارد ایران شدهاید و اصولن شغلتان چیست؟
نویسنده در پاسخ گفته بود در فرانسه قانونی هست که اگر شخصی کتابی نوشته و منتشر کند تا آخر عمر یک مقرری برای او در نظر گرفته میشود و در طی سال یا دوسال هم پولی پرداخت میشود تا به کارهای تحقیقی در کشوری که مد نظرش است بپردازد.
خب، آدم غصهاش میگیرد که چرا آن ها اینقدر برای نویسندگان و پژوهشگران ارزش قایلند و ما… بگذریم.
جملات بالا را داشته باشید تا پرانتزی باز کنم.
خاطرم نیست در یکی از شماره های مجله تالش بود یا مجلهای دیگر که مصاحبهی نویسندهای فرانسوی که در ایران اقامت داشت چاپ شده بود. از او پرسیده بودند با چه بودجهای وارد ایران شدهاید و اصولن شغلتان چیست؟
نویسنده در پاسخ گفته بود در فرانسه قانونی هست که اگر شخصی کتابی نوشته و منتشر کند تا آخر عمر یک مقرری برای او در نظر گرفته میشود و در طی سال یا دوسال هم پولی پرداخت میشود تا به کارهای تحقیقی در کشوری که مد نظرش است بپردازد.
خب، آدم غصهاش میگیرد که چرا آن ها اینقدر برای نویسندگان و پژوهشگران ارزش قایلند و ما… بگذریم.
پرانتز را دوباره میبندیم و به دکتر علی عبدلی میپردازیم. دکتر علی عبدلی که دکترای افتخاریش را هم از کشور دیگری دریافت کرده؛ از اولین پژوهشگران منطقه تالش است. تالش شناسی با عبدلی بود که متولد شد. خیلی ها حرف زدند و تلاش کردند اما این علی عبدلی بود که کتاب منتشر کرد، روش تحقیق اختصاصی خودش را پیاده کرد و راهی دراز پیمود تا بشود دکتر علی عبدلی.
دوستان، دوستانی که تالش را دوست دارید عبدلی را نکوبید. عبدلی هنوز که هنوز است جا دارد تا اشتباهات حتا بزرگ مرتکب شود. خدمات او آنقدر زیاد بوده که بشود خیلی راحت از لغرش هایش چشم پوشید. عبدلی را به حاشیه نبرید اجازه دهید سرش گرم مطالعاتش باشد. بنویسد، پاک کند به مسافرت تحقیقاتی با هزینه ی شخصی اش برود. به حاشیه بردن عبدلی ضربه ی بزرگی به فرهنگ است. امروزه روز هیچ کسی در تالش، از تالش، برای تالش، نمی تواند کتابی بنویسد و ادعا کند عبدلی در نوشتن کتاب نقشی نداشته است. پس حرمت این جایگاه را خواهشن حفظ کنید.
حالا وقت استراحت دکتر علی عبدلی ست. او می تواند به پاس خدماتش مابقی عمر پربارش را به استراحت، سفر و تفریح بگذراند. می دانم این حرف خواب و رویاست و می دانم این رویا خوابی به اندازه ی تفاوت جهان سومی ها با اولی ها لازم دارد. حالا که این کار از دست مان بر نمی آید لااقل حرمت استاد را نشکنید. حیف است به خدا چنین شخصی را وارد حاشیه کنیم. من هم مثل شما در این کشور زندگی می کنم می دانم تحقیق آن هم در باب موضوع هایی که اقبال عمومی پشتوانه شان نیست چه مشقت هایی دارد از چه موهبت هایی باید چشم پوشید و نوشت. درک می کنم رنجی که عبدلی کشیده است را. این رنج او را در دیدگاه من به اوج می برد. زمانی که شروع به تحقیق درباره ی تالش کرد، که حتا علت تحقیق درباره اش برای بسیاری خنده دار بود. در کنج کتاب فروشی محقرش عمری نوشت و راه بسیار پردست اندازی را هموار نمود. راهی که امروز هر تالش شناسی مجبور به عبور از آن است. و هیچ فردی نمی تواند سازنده ی راه را به هیچ انگارد.
حالا وقتش است که عبدلی را بزرگ بداریم. مگر چه کرده ایم برای این مرد دانشمند که امروز می خواهیم نادیده اش بگیریم. کدام خیابان به نام اوست، کدام کوچه را به نامش کرده ایم، کدام خانه را هدیه اش داده ایم، کدام سفر خارجی او را فرستاده ایم، کدام همایش، جشن، بزرگ داشت برای این مرد برگزار کرده ایم که وجدان مان راحت باشد. راحت از این که عیب ندارد ما که وظیفه مان را انجام دادیم او بود که به راه دیگری رفت.
عبدلی حق دارد دلخور باشد. کاری که آغاز کرد را در حد توان و بضاعتش به بهترین شیوه ی ممکن به انجام رسانده است. او حق دارد گلایه کند، قهر کند، انتقاد کند. جایگاه بلندی که عبدلی در آن ایستاده است این مجال را به او می دهد. نباید به آزارش بنشینیم. باید حرف هایش را شنید. باید به موی سپید و تحقیقاتش احترام گذاشت. نه این که او را رنجاند. دوستان عزیز! دیوار تحقیق بسیار کوتاه است. این دیوار به تلنگری در این کشور فرو می ریزد. پاسدار این دیوار ضعیف باشید تا معماران و مهندسان فرهنگ به مرور مقاومتش را بالا برند. ناخواسته کمر به ویرانی این دیوار نبندید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر